چرا 2020 بدترین سال برای سوخت های فسیلی بود؟

همه گیری ویروس کرونا ویرانگرترین رکود را در تاریخ 150 ساله این صنعت رقم زده است که در نهایت ممکن است هرگز بهبود نیابد.
در سال های اخیر برای شرکت های ذغال سنگ، گاز و نفت آسان نبود.آنها تحت تاثیر فشارهای زیادی در خصوص فعالیت های آب و هوایی و شرکت های سرمایه گذاری قرار گرفتند و جایگزین های ارزان قیمت تر رشد سریعی یافتند.با این اتفاق بیماری کووید 19 همه کارها را سریعتر به جلو انداخت و ضعف های آنها را آشکار کرد.
میلیاردها دلار را از ارزشگذاریهای بازار پاک کرده، و آنها را در موقعیتهایی قرار داده است که فکر میکردند تنها پنج یا ده سال آینده باید با آنها دست و پنجه نرم کنند. این بزرگترین شوک به سیستم انرژی جهانی در بیش از هفت دهه گذشته است، زیرا کاهش تقاضا در سال جاری تأثیرات بحران مالی سال 2008 را کاهش می دهد. بسیاری از تحلیلگران انرژی اکنون چیزی می گویند که چند ماه پیش غیرقابل تصور بود – به نظر می رسد که انتشار کربن در جهان در سال 2019 به اوج خود رسیده است.
کاهش تاریخی انتشار گازهای گلخانه ای در جهان چیزی نیست که باید جشن گرفت. هزینه ای غیرقابل تصور، صدها هزار مرگ زودرس و آسیب های اقتصادی ویرانگر در سراسر جهان دارد. اوج هم تضمینی نیست.
اگر دولتها از آخرین بحران مالی درسها یاد نگیرند و فناوریهای انرژی پاک – انرژیهای تجدیدپذیر، بهرهوری، باتریها، جذب هیدروژن و کربن – را در مرکز برنامههای خود برای بهبود اقتصادی قرار ندهند، این فرصت کوتاه و غیر منتظره بسته خواهد شد. دلایل خوبی برای این باور وجود دارد که این بار متفاوت خواهد بود، زیرا این بار، همه چیز به پول مربوط می شود.
سنگ های سیاه در حال سوختن
زغال سنگ بیشترین ضربه را خورده است و تولید برق جهانی با سوخت زغال سنگ امسال بیش از 10 درصد کاهش خواهد یافت. این مشکل کثیف ترین و گران ترین منبع برق است. شما اولین چیزی هستید که خاموش می شود و تا زمانی که تقاضا دوباره بالا نیاید روشن نمی شوید. مسئله کلیدی چیزی است که اقتصاددانان آن را «هزینه نهایی» مینامند.
ایده ساده است: وقتی نیروگاههای خود را ساختید، راهاندازی نیروگاههایی که به سوخت نیاز دارند، گرانتر از نیروگاههایی است که به باد، باران یا آفتاب متکی هستند. در مورد آن فکر کنید. برق زغالسنگ از شما میخواهد که به حفر سنگهای سیاه، انتقال آنها به نیروگاهها و آتش زدن آنها ادامه دهید. هر چند وقتی توربین بادی، پنل خورشیدی یا نیروگاه آبی خود را نصب کردید، الکترون ها تقریباً رایگان می آیند.
منطق اقتصادی مشابهی در مورد گاز طبیعی نیز صدق می کند – تقاضا در مسیر کاهش 5 درصدی در سال 2020 قرار دارد که بزرگترین کاهش ثبت شده سال به سال از زمان توسعه گاز طبیعی در مقیاس در نیمه دوم قرن بیستم است. انرژی های تجدیدپذیر تنها منبع انرژی خواهد بود که در سال 2020 رشد خواهد کرد و پیش بینی می شود سهم آنها از تولید برق جهانی در سال جاری 5 درصد افزایش یابد.
افزایش شتاب این واقعیت است که انرژی های تجدیدپذیر همچنان ارزان تر می شوند. نه تنها انرژی پاک اکنون کمهزینهترین منبع تولید برق برای حداقل 85 درصد از تولید برق جهانی است، بلکه در واقع ساختن انرژی بادی و خورشیدی جدید، از جمله ذخیره باتری، ارزانتر از ادامه کارکرد 40 درصد از ظرفیت زغال سنگ موجود در جهان است.
بحث پول مهم نیست که لابی زغالسنگ و گاز چقدر قوی بوده، به چند مقام رشوه دادهاند یا چه تعداد کمکهای تبلیغاتی انجام دادهاند – منطق اجتنابناپذیر گرانش اقتصادی در حال گسترش است. آن دسته از شرکت هایی که امیدوارند تا چند سال دیگر آن را ادامه دهند، ناگهان، مانند Wile E. Coyote، متوجه شدند که هیچ زمینی زیر پای آنها نیست.
سخنان رهبر اتحادیه نیکلاس کلاین که اغلب به اشتباه نسبت داده می شود به ذهن متبادر می شود. آنها ابتدا انرژی پاک را نادیده گرفتند، سپس به آن خندیدند، سپس با هر ترفند کثیفی که داشتند با آن مبارزه کردند، و اکنون در نبردی اشتباه هستند که نمی توانند پیروز شوند.
خبر بد در حال انتشار است در بریتانیا، جایی که آزمایش صنعتی بشریت برای اولین بار آغاز شد، این کشور بین 10 آوریل تا 17 ژوئن به هیچ وجه یک کارخانه زغال سنگ را روشن نکرد و دو کارخانه زغال سنگ را در طول قرنطینه به طور دائم بازنشسته کرد و تنها چهار کارخانه را فعال کرد. هشت سال پیش، حدود 40 درصد برق کشور از زغال سنگ تامین می شد. امسال، این یک خطای گرد کردن خواهد بود. انرژی های تجدیدپذیر شکاف را پر کرده اند. تولید آنها برای اولین بار در سه ماهه اول سال 2020 بیشتر از تولید سوخت فسیلی در بریتانیا بود، زیرا انرژی باد به تنهایی تقریباً به اندازه گاز طبیعی برق تولید می کند.
در سراسر کانال، زغال سنگ حرارتی از بین رفته است و واردات به اروپا به پایین ترین سطح خود در 30 سال گذشته رسیده است. به لطف افزایش آهسته قیمت کربن توسط اتحادیه اروپا، چهار پنجم ناوگان زغال سنگ این قاره در حال حاضر هزینه بیشتری نسبت به ساختن بادی و خورشیدی جدید دارد.
احتمالاً به همین دلیل است که از ماه مارس، سوئد و اتریش آخرین کارخانههای زغالسنگ خود را تعطیل کردهاند، لهستان و جمهوری چک توسعه زغالسنگ برنامهریزی شده را کنار گذاشتهاند، پرتغال تعطیلی زغالسنگ برنامهریزیشده خود را تا دو سال به جلو آورده است، بزرگترین شرکت ایتالیایی تعطیلی خود را به جلو آورده است.
تا پنج سال، و هفت نیروگاه از 15 نیروگاه زغالسنگ باقی مانده در اسپانیا پس از اعتراف صاحبان آنها که نمیتوانند بیشتر از این توان باز نگهداشتن آنها را داشته باشند، بازنشسته شدند. دو سال پیش، 15 درصد برق اسپانیا از زغال سنگ تامین می شد. در ماه مه امسال، تنها 1.4 درصد از ترکیب قدرت را به خود اختصاص داد.
با این وجود کشور آلمان بود که همه تحلیلگران را شگفت زده کرد.در نیروگاه صنعتی اروپا، ذغال سنگ حدود 20 درصد ترکیب نیرو را در ابتدای سال تولید و تامین می کند (در مقایسه با 31 درصد در سال 2019). و بخشی از برق را از انرژی های تجدید پذیر نیز تامین کرده است.
این نکته را به خاطر داشته باشید که کشوری است که از یک طرف به دلیل امتناع از کنار گذاشتن زغال سنگ توسط دوستداران محیط زیست و از طرف دیگر توسط کربن داران به دلیل هزینه های «سریع» برای انرژی پاک مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. ناگهان، از ناکجاآباد، به نظر می رسد که 40 گیگاوات باقیمانده انرژی زغال سنگ آلمان تا اواسط این دهه، بسیار زودتر از موعد مقرر دولت در سال 2038، بسته شود.