نقشه 3 بخشی برای یادگیری یک مهارت جدید
یکی از موارد مورد علاقه من نقشه سفر یادگیری نام دارد. این تکلیف به شما کمک می کند تا به معنای واقعی کلمه تجربه خود را در طول زمان ترسیم کنید و لحظاتی را که بدون زحمت اوج گرفتید و زمانی که با چالش مواجه شدید شناسایی کنید. این به شما کمک می کند چیزی را که معمولاً درونی و نامرئی است(یادگیری خودتان ) بردارید و آن را خارج از خودتان بیاورید، جایی که می توانید آن را به طور عینی تر بررسی کنید، نقاط قوت خود را کشف کنید، و حوزه های چالشی خود را شناسایی کرده و روی آن کار کنید. شمع آرایی را یاد بگیرید.
دفعه بعد که با یک فرصت یادگیری دست و پنجه نرم کردید، آن را امتحان کنید:
نقشه سفر یادگیری
قسمت 1: آن را یادداشت کنید
- یک تجربه یادگیری اخیر را انتخاب کنید که می خواهید با جزئیات در مورد آن فکر کنید.
- در یک دفترچه، فهرستی از تمام چیزهایی که از تجربه به یاد دارید، ریز و درشت تهیه کنید. ممکن است فکر کردن به آنچه در همان روز اول یا در اولین لحظه اتفاق افتاده است کمک کننده باشد.
- سپس، سعی کنید اتفاقاتی که بعد از آن هم رخ داده است را به یاد بیاورید، نگران نباشید که آیا چیزهایی که مطرح می شوند معمولاً با نحوه یادگیری شما مرتبط است یا خیر. فقط حافظه خود را در مورد همه چیزهایی که اتفاق افتاده است مرور کنید.
قسمت 2: نقشه خود را بسازید
- روی یک کاغذ بزرگ، یک خط عمودی در سمت چپ صفحه بکشید. این خط نشان دهنده یک مقیاس است، از بسیار منفی در پایین تا بسیار مثبت در بالا
- یک خط افقی در ناف خط اول بکشید تا آن را نصف کنید و آن خط را تا لبه سمت راست کاغذ بکشید. خط افقی نشان دهنده مدت زمان تجربه یادگیری است که می خواهید نقشه برداری کنید. ممکن است یک روز، چند ماه یا حتی سال ها باشد.
- چند نقطه عطف با فاصله مساوی در امتداد خط افقی اضافه کنید که به شما کمک می کند تمام آن فضا را تقسیم کنید، مانند ساعت ها، هفته ها یا ماه ها. بر اساس طول مدت تجربه ای که نقشه برداری می کنید، تصمیم بگیرید که چقدر تقسیم بندی کنید.
- یک خط منحنی جدید روی نقشه خود بکشید که فراز و نشیب های سفر یادگیری شما را نشان می دهد، از رویدادهای منفی در پایین تا موارد مثبت تر در بالا. از خود بپرسید: چه زمانی چیزهای زیادی یاد می گرفتید؟ چه زمانی متوقف شدی؟ از رویدادهایی که در دفترچه یادداشت خود ثبت کرده اید برای راهنمایی خود استفاده کنید. گاهی اوقات شروع کردن با بالاترین یا کمترین مقدار به شما کمک می کند برای لنگر انداختن نقشه خود در مقیاسی که با تجربه شما مرتبط است.
- در همان نقشه، خط دوم را با استفاده از رنگ متفاوت اضافه کنید. از این یکی برای ترسیم سفر احساسی خود استفاده کنید. چه زمانی احساس شادی یا هیجان کردید؟ چه زمانی ناامید یا عصبی بودید؟
- همانطور که اوج و فرودها را برچسب گذاری می کنید، سعی کنید آنچه را که در آن لحظات رخ داده است به یاد بیاورید و با جزئیات ثبت کنید. اینها نقاط عطف حیاتی هستند: آنها لحظات تغییری را نشان می دهند که یا برای شما اتفاق افتاده یا شما باعث شده اید که اتفاق بیفتد.
بخش سوم: تجزیه و تحلیل
- اکنون، عقب نشینی کنید و مشاهده کنید. این نقشه به طور کلی در مورد تجربه شما چه چیزی را به شما می گوید؟ چه چیزی باعث بالاترین یا کمترین افت ها شد؟ چه شرایط یا اقداماتی منجر به چرخش در نقاط عطف شد؟
- به جایی که خطوط شما واگرا یا همگرا می شوند نگاه کنید. در طول همپوشانی ها یا شکاف ها چه اتفاقی می افتاد؟ سعی کنید این را معنی کنید. از خود بپرسید که چگونه تجربه یادگیری شما با تجربه عاطفی شما مرتبط است و چگونه می توانید دفعه بعد که با چیزی خلاقانه جاه طلبانه برخورد می کنید از این بینش ها استفاده کنید.
- اگر می توانید، نقشه خود را با شخص دیگری به اشتراک بگذارید، به خصوص کسی که تجربه مشابهی را داشته است و همچنین نقشه ای ساخته است. با دیدن اینکه کجا سفرهایتان مشابه یا متفاوت بوده اند، بینش هایی به دست خواهید آورد.
وقتی برای اولین بار این ابزار را توسعه دادم، با دانش آموزانم از آن استفاده کردم تا به آنها کمک کنم تا تجربیات خود را در 10 هفته قبلی کلاس ما با هم منعکس کنند. من شروع به دیدن یک الگوی جالب کردم: برای بسیاری، نقطه ای روی نقشه وجود داشت که در آن خط نشان دهنده یادگیری در مقیاس بسیار بالا بود، و خط نشان دهنده تجربه عاطفی بسیار پایین بود.
شاید چند مورد از اینها را روی نقشه خود دیده باشید. در این لحظات، دانش‌آموزان من چیزهای زیادی یاد می‌گرفتند، اما احساس بد، چالش برانگیز یا استرس‌زا داشت. تزیین میوه از مهارت های جالب است.
اکنون، بیایید به مثال سخنرانی عمومی خود برگردیم و همین دیدگاه را اعمال کنیم. اگر تجربه خود را از یادگیری نحوه بهتر شدن در ارائه ترسیم کرده باشید، احتمالاً برخی فراز و نشیب‌ها را مشاهده می‌کنید: جلسات تمرینی واقعاً مثمر ثمر، لحظات کم زمانی که متوقف شده‌اید و پیشرفت نکرده‌اید، و انتقاد بسیار مستقیمی که به شما کمک شده است. یک نقطه ضعف را شناسایی کنید. اگر متوجه چنین لحظاتی شدید – جایی که چیزهای زیادی یاد گرفتید اما احساس سختی داشتید – این لحظاتی هستند که مبارزه شما سازنده است.
